دختر جنس عجیبی ست...
چشم هایش را که میبندی...
دید دلش بیشتر میشود...
دلش را که میشکنی...
باران لطافت از چشم هایش جاری میشود...
انگار درست شده است...
تا روی عشق را کم کند
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
بازی چالش دست خط | 111 | 1340 | yas |
یه کلمه بگو که برعکسش هم بخونی همون بشه ؟ | 30 | 2471 | nafaskzk |
سوال ؟ بیاین جواب بدین | 7 | 370 | nafaskzk |
بازی جرئت حقیقت | 151 | 1279 | admin |
دوس دارین بعد ازدواج چجوری بخوابین ؟ | 23 | 664 | admin |
اجبار معلم به تشویق توسط خودم خخخخخ | 23 | 411 | mental |
چالش کارنامه | 30 | 480 | mental |
آهنگ علی عبدالمالکی رواااااااااااانی | 4 | 310 | mental |
جرئت حقیقت | 3 | 235 | admin |
همگی بیاید... | 7 | 484 | admin |
مرزهایی که تو را از
من جدا می کنند را دوست نمی دارم
چه
مرز یک شهر باشد ، چه به اندازه یک نفـــــــــس
کنــــــــــــارم
کـــــــــــــــه باشی
تمام
بهانه های خوشبختی کامل می شود
هـ ــر روز تـ ـمامـِ نیمـ ـکت هایـــ بعــ ــد از ظــ ـهر را
بــ ـی تـ ـو می نشینم تـ ـمامـِ شعــ ــرهـ ـایــِ بــ ـی تـ ـو را مــ ــرور میکـ ـنم
و تـ ـمامـِ ساعـ ـت هـ ـایــِ عصـ ـر را بــ ـی تـ ـو بـ ـهـ خانـ ـه بـ ـرمیگــردم
امـ ـا ... مـ ـنـ کـ ـه دوپـ ـا بیشتـ ـر نـ ـدارم
صـ ـدای نداشتـ ـه ی قدمهـ ـایتــ را چـ ـه کنـ ـم ؟!
براے دلتنگــے هایــم
براے دغدغــہ هاے خـــودم
براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !
برای دلے کہ دلتنگم نیست ...
براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...
براے خودم مے نویســـم !
بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.!
بگو هنوز یادته درگوشم آهسته
گفتی با من میمونی
واسه همیشه یادته
ولی رفتی بی وفا
واسه تو فرقی نداشت
که چی میاد به سرم بعد از این
خیلی بی تو سخت میگذره این شبام
سلام خوبی ؟ یه سوال داشتم
تو دل منو ندیدی ؟ آخه از وقتی اومد دنبال تو دیگه بر نگشت !
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی / به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه من / یه که گویم که تو باران زمستان منی . . .
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است . . .
از قلبم پرسیدم عزیزت کیه ؟ گفت اس ام اس بزن ببین کجا میره !
مهربانی را قسمت کنیم ٬ من یقین دارم به ما هم میرسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق ٬ دستهایش تا خدا هم میرسد . . .
زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت ، یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم ، بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون ، میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم .
بین رویای شبانه جستجویت می کنم ، نرگس عشق منی هر لحظه بویت می کنم ، برگ برگ خاطراتم را خزان بر باد داد ، ای گل ناز بهاری آرزویت می کنم .
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز ، چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود .
از غمش ناله کنان می خوانم ، بی دلم رفت ولی با دل او می مانم .
پیامک پاییز
.
.
.
بیا ای همنشین سرد پاییز
به آواهای شب هایم درآمیز
بیا ای رنگ مهتاب بلورین
تو شعری تازه در من برانگیز
.
.
.
در ماه مهر بادهای پاییزی
بی مهری را با برگ درختان آغاز می کنند
.
.
.
پاییز غریب و بی رحم
اون همه برگ مگه کم بود ؟
گل من رو چرا چیدی
گل من دنیای من بود
.
.
.
تعداد صفحات : 49